لیست اخبار صفحه :2
سلطان، پنیر و موش
سلطان، پنیر و موش

سلطان، پنیر و موش

در روزگاران قدیم سلطانی در قصر زیبای خود زندگی میکرد. سلطان علاقه زیادی به پنیر داشت. به همین دلیل دستور داده بود از سرزمینهای مختلف برایش پنیرهای جورواجور و خوشمزه ای را به قصر بیاورند، ولی بوی پنیرها باغث شد که موشها هم به قصر او هجوم بیاورند. سلطان با ناراحتی میدید که پنیرهایش توسط موشها خورده میشوند. پس از وزیرانش خواست که چاره ای بی اندیشند. وزیران به فکر افتادند تا گربه ها را برای فراری دادن موشها به قصر بیاورند. با آمدن گربه ها موشها پا به فرار گذاشتند. ولی گربه ها که از قصر خوششان آمده بود همانجا ماندگار شدند. گربه ها خلق و خوی وحشی داشتند و به همه چیز و همه کس حتی صورت سلطان هم پنجه میکشیدند. وزیران به فرمان سلطان دوباره به فکر چاره افتاند و اینبار سگها را برای فراری دادن گربه ها به قصر آوردند. سگها گربه ها را فراری دادند ولی خود در قصر ساکن شدند. سگها موجوداتی بداخلاق بوده و شبها با صدای زوزه ی خود مزاحم خواب پادشاه میشوند. سلطان مجدداً از وزیران میخواهد که به فکر چاره باشند. وزیران با تعدادی شیر به سراغ سگها می آیند و آنها را فراری میدهند. ولی با حضور شیرها پادشاه و وزیرانش مجبورند به داخل قفس پناه

روباهی که دنبال صدا رفت
روباهی که دنبال صدا رفت

روباهی که دنبال صدا رفت

روباهی که صاحب هیچ صدایی نیست به جنگلی می رسد که همه موجودات در آن صاحب صدا هستند روباه در جستجوی منشا صدا ها به چاهی می رسد که در آن موسیقی را کشف می کند .

پیر چنگی
پیر چنگی

پیر چنگی

پیرمرد نوازنده که به علت نا توانی مورد بی مهری مردم قرار گرفته به بیابان میرود و برای خدا ساز مینوازد در همان زمان خلیفه وقت در خواب میبیند که خداوند به او امر میکند تا به بیابان رفته و به پیر چنگی مزد ساز زدنش را بپردازد

کشاورز و خروس
کشاورز و خروس

کشاورز و خروس

خروس خوش پر و بال، یک پر از یال، یک پر از بال و یک پر از دمش کند و آنها را داد به کشاورز و گفت:«این سه تا پر را داشته باش و هر وقت مشکلی برایت پیش آمد، یکی شان را ول بده توی هوا و دنبالش راه بیفت و بیا تا برسی به من تا مشکلت را حل کنم . کشاورز نصایح خروس را به کار می بندد و صاحب قدرت میشود . حاکم به امکاناتی که کشاورز از طریق خروس به دست اورده طمع می کند اما در نهایت کشاورز به کمک خروس آنها را باز پس می گیرد.

داستان یک نقاشی
داستان یک نقاشی

داستان یک نقاشی

ساکنان یک خانه قدیمی، داستان خود را بر پیکر شهر مدرن به یادگار می‌گذارند.

ننه کلاغه و روباهه
ننه کلاغه و روباهه

ننه کلاغه و روباهه

روباهه از کلاغه در برابر تهدید به خوردن جوجه هایش هر روز یک در خواست دارد کلاغه ناتوان از بر آورده کردن خواسته های روباهه به اتفاق جوجه هایش و گورکن نقشه ای می کشند تا از دست او راحت شوند . سرانجام روباه درون حفره ای که گورکن در زیر پای روباه خفر کرده سقوط می کند .

اصحاب فیل
اصحاب فیل

اصحاب فیل

به فرمان پروردگار، مرغان ابابیل با سنگباران کردن اصحاب فیل، آنها را نابود می کنند

خیمه خورشید سوخت
خیمه خورشید سوخت

خیمه خورشید سوخت

داستان این انیمیشن نگاهی به واقعه کربلا و عاشورا دارد.

آرزوی بزرگ خیلی بزرگ
آرزوی بزرگ خیلی بزرگ

آرزوی بزرگ خیلی بزرگ

مردی جوان نزد حضرت موسی (ع)میرود واز او میخواهد تا زبان حیوانات را بیاموزد پیامبر زبان سگ وخروس را به مرد می اموزد مرد به ارزوی بزرگش رسیده ولی اتفاقات تازه ای رخ میدهد مرد با استفاده از دانش پیشگویی خروس جلوی ضرر و زیانهایش را میگیرد اما در پایان از مرگ خود خبر دار میشود

شخصی سازی

انتخاب حالت کور رنگی

انتخاب رنگ

اندازه فونت