سلطان و آهو
خلاصه داستان سلطلان و آهو:
یک روز پادشاهی به شکار رفته بود. در کنار جنگلی بزرگ آهویی دید و در پی آن افتاد. آهواو را به درون جنگل کشاند، در آنجا چشم پادشاه به دختری افتاد به زیبایی ماه و عاشق او شد. عشق پادشاه به این دختر باعث شد که زندگی خودش و همه مردم کشورش دگرگون شود، اما چگونه؟